دل نوشته های من

پسرک خسته

جمعه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۵۱ ب.ظ


دیشب رفیقمو دیدم:
+گفتم چرا اینقد داغون شدی
-لبخند زد
+گفتم یه رول بکشیم؟
-سرشو تکون داد
+کام اولو که زدم رولو دادم بهش گفتم حالا بگو چت شد ؟
- سه کام سنگین کشید ، آروم زیره لب گفت بد شیکستم...
+گفتم رفیق ، تو اینجوری نبودی کی اینقدر داغونت کرده ؟
-یکى اومد تو زندگیم همه چیزم شد وقتى باهام بود دیدم رفته با عشقه قبلیش من و به خاطرش گذاشت کنار عکسشونو دیدم میخندیدن کنار هم
حتی اجازه نداد باهاش خداحافظی کنم. رفت
+چشام سرخ شد ، صدام لرزید  گفتم مشتی واسش آرزو خوشبختی کن ، شاید قسمت هم نبودین.
- یه لبخند بهم زد ، گفت یه رول دیگه بچاق بکشیم....
+ گفتم پسر ، تو مگه همون بچه مثبته نبودی که سرش تو کارو زندگیه خودش بود ، آخه باهات چیکار کردن....؟!؟
- چشاش پر اشک شد گفت بودم ، دیگه نیستم ، فقط اینجوری میتونم کمتر بهش فکر کنم...
+  اشک از چشام آویزون شد یکم نگاش کردم  بهش گفتم ، تو چقدر شبیه منی...
به خودم که اومدم دیدم جلو آینه واستادم ، دارم با خودم حرف میزنم😔

#‌‌پسرکہ_خستہ✌️

  • ۹۶/۰۳/۱۹
  • محمد .....

پسرک خسته

نظرات  (۲)

:|

بهم سر بزن
چندتا از پستامو که بخونی
میبینی خیلی بهم شباهت داریم
شاید بتونیم بهم کمک کنیم

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.